🚫عشق ممنوع🚫

زندگی و با هم بودن

🚫عشق ممنوع🚫

زندگی و با هم بودن

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عاشقتم» ثبت شده است

داستان عشق ممنوعه 

بر اساس داستان واقعی

تا اینکه یک روز که از کوچه بالا میرفتیم... 

طبق معمول همیشه از کوچمون عاشقانه و دست در دست هم به سمت بالا میرفتم همیشه همه چیز خوب بود تا اینکه یکی از همین روزا وقتی مثل همیشه اومدیم تو کوچه وسطای کوچه بودیم که یهو دیدیم برگشت و گفت:

سلام بابا

همین که برگشتم دیدم پدرش واقعا پشتمونه

خلاصه ی داستان اینکه یه کتک مفصل خوردم و اونجا اولین باری بود که خانوادش متوجه وجود من در زندگیه دخترشون شدن. 

تمام فکر این بود که اتفاقی سرش میاد مامان باباش چیکار میکنن دعواش نکنن و خلاصه چند شبی رو تلخ گزروندمو خبری ازش نداشتم تا اینکه دوباره گوشیشو گرفتو با هم در ارتباط بودیم 

۰ نظر ۱۴ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۰۴